! در جمع به دنبالِ تنهایی !

! در جمع به دنبالِ تنهایی !

! در جمع به دنبالِ تنهایی !

به سُراغِ مَن اگر می آید !
نَرم وُ آهسته بیایید...
مبادا که ترک بردارد چینیِ نازُکِ تنهاییِ من !

" سهراب سپهری "

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • 21 Ordibehesht 02، 21:54 - ⫷ ـ؋ـهیمه ⫸ ♪
    عاا:))
نویسندگان
پیوندها

فریادِ خموش !

از درد فرو ریختم در خود
در پژواک سکوت گم شده‌ام

لبریز ازین فریاد خموش
از واژگان دور شده‌ام

عجین شده با تاریکی
با سایه یکی شده‌ام 

گرما به دیوار ندهم
که خود سردتر شده‌ام

تماشاگه دنیای خودم
من ز خودم بیخود شدم

دنبالِ راهِ دروام
در فکرِ خود اسیر شدم

خطاب به صاحب آسمان
لحظه‌ای جای من بیا !

گفت: "وقتی نشستم جای تو از زندگانی سیر شدم" .


"rvn"

  • Arvin .

نظرات  (۱)

پ ن اصلا شعر نیست ، اصلا هم نمیخواستم شعر بشه ، اصلا هم قافیه و وزن نداره ، فقط دلم خواست بنویسمش و تمام.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی